Blogfa - ashiyaneyeheshgh.blogfa.com - آشیانه عشق من و آقای همسر

Latest News:

روزانه 21 Aug 2013 | 02:24 pm

دوستم که همسایه ام نیز هست٬ میره کلاس نون و نون فانتزی. دیروز با هم نونوایی راه نداختیم و کلی خمیر بازی کردیم و حال کردیم. در نهایت هم چون فر اونا بازی درمیاورد نونها رو اوردیم تو خونه ما پختیم. یه مد...

پارچه خرون! 12 Aug 2013 | 04:50 am

سلام به همه بر و بچ. اول از همه اینکه ما خوبیم و نه افسرده شدیم و نه دلمرده شدیم و نه شکر خدا مشکلی پیش اومده.. نه! همه چیز خوبه و ملالی نیست جز ذیق وقت! و یه سری مسائل دیگه که منو خیلی نسبت به اینجا...

سقوط! 29 Jul 2013 | 03:05 pm

چند وقته ننوشتم حساب کار از دستم در رفته. خیلی روزا اصلا وقت نمیکنم که به اینجا سر بزنم... تا جایی که یادم میاد مینویسم. یکی بود٬ یکی نبود یکی از روزای گرم تابستون عسل خانوم نشسته بود تو ایوون!  نه...

استخر زنونه! 16 Jul 2013 | 06:45 pm

میریم یکم برای خونه خرید میکنیم و میاییم. وقتی میرسیم خونه یه ربع به ۱۱ شبه. تارا رو اماده میکنیم واسه خواب و میخوابونیمش. همسر میگه با اجازت منم خیلی خستم... میرم بخوابم... من میمونم با خریدها.. عیب...

ماه رمضان 15 Jul 2013 | 12:57 am

زیر کولر نشستم و بازم دارم خفه میشم از گرما... چقدر گرمه هوا... دلم واسه تارا میسوزه. با خودم فکر میکنم این الان اینقدر هم که ورجه وورجه میکنه حتما بیشتر از من گرمش میشه. میگم مامانی میخوای بریم شالا...

برج میلاد 13 Jul 2013 | 03:25 pm

از سه شنبه هفته پیش که مهمون بودیم تا دیشب تقریبا هر شب بیرون بودیم و ساعت ۱۱ اومدیم خونه. تارا هم پا به پای ما میاد و اصلا خستگی نمیفهمه. یعنی وقتی میرسیم خونه ما هلاکیم ولی این همچنان پرانرژی... مه...

روزانه 9 Jul 2013 | 03:21 pm

سلام به همه دوستای گلم. ممنون که تولدم رو تبریک گفتین و شرمنده که نتونستم به تک تک کامنتها جواب بدم. به دلیل کمبود وقت اگه میخواستم جواب کامنتها رو بدم دیگه نمیتونستم پست بذارم! گل دختر ما امروز ساع...

مرسی 29 Jun 2013 | 04:13 am

سلام و درود فراوان به همه بر و بچ وبلاگی و خوانندگان خاموش و روشن و تشکر و ماچ  و بوس فراوان برای همه اونایی که این وبلاگ رو دوست دارن و بهش رای دادن. خیلی مرسی! به میمنت و مبارکی ششم شدیم! که در نوع...

روزانه 25 Jun 2013 | 07:04 pm

نمیدونم چرا نوشتنم نمیاد.. چند بار این صفحه رو باز کردم و بستم و چیزی ننوشتم... اینروزا سرم شلوغ بود... دختر اروم و مظلوم ما مدتی بود که به یه بچه لجباز و ننه پیر کن تبدیل شده بود و این کلا زندگی ما ...

بی خیال 19 Jun 2013 | 03:01 pm

دوستم که تو پست قبلی گفتم که از دوستای دبی مون بودن و الان با هم همسایه شدیم میگه٬ اینجا لباس بچه گونه هاش خوب نیست و گرون هم هست. میگم عیب نداره. بیا زمستون دو تایی باهم بریم اونور هر چقدر میخوای خری...

Recently parsed news:

Recent searches: