Blogfa - basa24.blogfa.com - باز باران
General Information:
Latest News:
Untitled 14 May 2011 | 01:49 pm
دلشوره دارم. مدام و زياد. از خواب مي پرم و يك حس بد همه وجودم را پر مي كند. مي ترسم. من به آرامشي كه دنياي تو به من مي داد احتياج دارم . كاش مي فهميدي. كاش سرت را برمي گرداندي و كمك مي كردي به من...
Untitled 9 May 2011 | 07:35 pm
دیشب همین طوری که دراز کشیده بودم و سقف را نگاه می کردم و گاهی نگاهم را می چرخاندم سمت کتابی که تازگی ها شروع کرده ام به خواندن فکر می کردم. به همه چیز. به خودم و این که خسته شده ام از این همه خود...
Untitled 8 May 2011 | 05:11 am
دستم شکسته. فکر کن که چند روز همه اش توی ذهنم می دیدم که زمین می خورم و می میرم. این فکر آنقدر بزرگ شد که افتادم. خیلی دردناک بود. دوباره دست چپم شکست و این بار سوم است. نمی توانم خیلی کارها را انج...
Untitled 5 May 2011 | 03:25 am
کاش اینجا را بخوانی. تنها امیدم این است حالا که همه راهها برای من بسته است تو اینجا را ببینی. من با تو حرف می زنم. با تو حرف می زنم که خودم را آرام کنم. من رنج می کشم. این یک واقعیت است. هیچ وقت فک...
Untitled 1 May 2011 | 09:19 pm
... یک چیزهایی می نشیند روی دلم. غبار نیست. سنگین تر است. مثل یک تکه سنگ می ماند. من کسی را ندارم برای درد دل کردن. کسی نیست که از روی دل ام باری بردارد . همه چیز گره خورده است. من درد دارم و به...
Untitled 1 May 2011 | 04:53 am
... چه چیزی قرار است این وسط ثابت شود؟ که من دیوانه هستم و تو عاقل. که من نمی فهمم چه چیزی خوب است و چه چیزی بد که تو می فهمی تنها. رسم بدی است این رسم منطق. شبیه هندسه می ماند. شبیه تلخی همه ی چ...
Untitled 25 Apr 2011 | 05:10 am
کجای این روزها و شبها هستی؟ زندگی ام را عوض کردم. خودم را تکه تکه کردم و دوباره چسباندم. خودم را کشتم و دوباره متولد شدم اما ... ! دیشب دوباره همان خواب را دیدم که تو دور می شوی و برمی گردی و صورتت...
Untitled 9 Mar 2011 | 08:45 pm
... کجایی ؟ توی این دنیای تاریک و خفقان آور تو کجایی؟ باید چجوری بگویم که دلم می خواهد تو یک گوشه ی زندگی ام باشی؟ باید چجوری بگویم که دلم می خواهد تو آدم زندگي من باشي؟ چجوري بگويم كه دوست داشتنت...
Untitled 6 Jun 2010 | 07:43 pm
نیستی و من این را با همه سلولهایم حس می کنم. خیلی بد است می دانم اما من همیشه توی زندگی ام مورد خواستن قرار گرفته بودم و حالا که تو این طور من را نخواستی و رفتی حالم را بد کرده است. تو با اعتقادات ...
Untitled 14 Apr 2010 | 04:38 pm
نبودن ها می تواند جان خسته ما را خسته تر کند. مدام به گوشی موبایلم نگاه می کنم. مدام منتظرم. می دانم دیگر هیچ وقت بر نمی گردی. می دانم اما باز هم امیدوارم. حرفهایت را مرور می کنم. اس ام اس هایت را ...