Blogfa - black-white.blogfa.com - سیاه-سفید

Latest News:

باتلاق زمان 15 Dec 2008 | 02:56 pm

گذشته يک سال پيش يک مغز کاملاً بيمار که در بهترين حالت فقط می تونست عمليات حياتی بدنشو کنترل کنه بی حسی،ترس،نگرانی،ضجر.... باتلاق زمان و حالا در بهترين حالت فقط ميشه فکر نکرد و اگه لحظه ای افک...

جشن تولد 23 Jul 2008 | 09:46 pm

يک روز از خواب پا می شی می بينی رفتی به باد هيچ کس درو برت نيست، همه رو بردی ز ياد چند تا موی ديگت سفيد شد،ای مرد بی اسّاس ...جشن تولدتو باز مجلس عزاست بريدی از اسّاس قوز پشتت بيشتر شد، شونهات اف...

لحظه ها 26 Apr 2008 | 12:06 pm

64 روز 1527 ساعت 16620 ثانيه بينهايت لحظه گذشت بعضی چون باد و بعضی مثل الان آتشناک عجيبه فقط اندک لحظه هايی هستند که تصميم می گيرند اين سالها،روز ها،ساعت ها و ثانيه ها چگونه تغيير کنند اون لحظه...

حماقت انسانی 11 Apr 2008 | 06:12 am

زمان را احساس می کنی تماشا می کنی و لذت می بری می نويسی و خالی می شوی فراموش می کنی و آرام می شوی ههه عريانيت را می جويی و فقط عريانيت را حماقت انسانی تحسين بر انگيز است لذت را در تلخی شراب می ...

عدد عدد عدد 18 Mar 2008 | 12:18 pm

قبل عيد زمستان قلب،ريه 9/11/83 مرگ و يک سراشيبی قبل عيد زمستان سرطان انتظار 15/12/84 قبل عيد زمستان قلب،نفس آخر 15/9/85 عيد 86 ضعف،سرازيری انتظار شب، صبح،بيداری آخرين حرف،آخرين آب، آخرين نوازش،آخري...

بيداريت مبارک 27 Feb 2008 | 06:13 am

خيلی منتظرش بودی ترس که ازش نداشتی هيچ،تمسخرش هم می کردی مرگ اگر مرد است گو نزد من آی.........تا در آغوشش بگيرم تنگ تنگ من از او عمری ستانم جاودان..........او ز من دلقی بگيرد رنگ رنگ (مولانا) آره...

صدا گذاری 21 Jan 2008 | 11:59 am

چقدر هيجان انگيز وقتی صداهايی را بشنوی که می خواهی خودت انتخاب کنی که چه صداهايی را بشنوی مردم را ببينی و روی آنها صدا بگذاری حتی صدای خروس همسايه را نيز عوض کنی آهنگ تلويزيون آهنگ مورد علاقه ات ...

پوچ 14 Jan 2008 | 11:25 am

همين است آری يکی در جستجوی خود اسير خود می شود ديگری در فرار از خود اسير تعلق می شود. اولی را می بينی در گوشه ای کز کرده در خود گره خورده لحظه ای می خندد و لحظه ای می گريد می سوزد از آتش درون ...

زندگی در بی حسی 13 Jan 2008 | 04:09 am

خودم آفريدمت خودم رشدت دادم خودم خواستم تا باشی تا بفهمی خودم خواستم و خودم اجازه دادم و حالا هم خودم ميخواهم که نباشی نفهمی،نبينی، نشنوی.... نمی دانی کجايی،نمی دانی چيستی،نمی دانی کيستی،نمی دان...

برای تو 11 Jan 2008 | 12:02 pm

و نمی دانی که من هنوز خود را بر روی زانوانت می بينم و صدايت را به بلندی گذشته می شنوم که برايم ليلی و مجنون می خوانی و می گويی: عشق هايی کز پی رنگی بود                   عشق نبود،عاقبت ننگی بود م...

Recently parsed news:

Recent searches: