Blogfa - k1enrique.blogfa.com - خوشبختی در سطح (آ)
General Information:
Latest News:
کوچ 16 Feb 2010 | 10:38 am
دوستانم.به اجبار از اینجا بعد از قریب ۳ سال کوچ کرده ام تو بیا شعری بخوان: http://mooye.blogfa.com/ دیگر همیشه اینجا خواهم بود
مویی لای کتابی 31 Jan 2010 | 11:41 am
مویی لای کتابی... و کتابی در آتشی... من از کسی که مرا٬ در بولهوسی ِجویبار ِ نردبام های شکسته٬ با دوختن ِ خوبی به وصله های حلقه حلقه میپیچاند٬بدم می آید و بدانید که پنجره ها را باز میکنم و همراه...
برای ایرانم 2 Jan 2010 | 11:38 am
دلیر باش و صنوبر که غریزه های نخواستن٬ از خیابان ها و پلهای شهر٬ به روی کشتزارهای خون گرفته میبارد پای من را دار میزنند... و تهمت های متروک٬ در سردر گمی ِ شعائر ِ چاک چاک٬ پای تمام ِ پایداری ه...
یه گپ دوستانه 29 Dec 2009 | 10:30 am
دیروز روزی بود که خیلی اتفاقات توش افتاد.ما ههمون مسلمونیم.ما هممون امام حسین رو دوست داریم.ما هممون تو بچگی و حتی همین الان تو محرما واسش تکیه میزنیم و عزاداری میکنیم.نمیدونم چرا یه عده ای از اعضای ج...
تسلیت 21 Dec 2009 | 07:59 am
فوت ایت ا... منتظری رو به همه تسلیت میگم. واقعا ناراحت شدم. یکی دیگر از حقطلبان هم رفت...
روزنه ای به رنگ 15 Dec 2009 | 11:41 am
تندیس ِ برف روبان٬به روی بام تصویر ِ امروز ِ مرا٬ روی خط ِ افق٬تکرار میکنند... سالهاست که بیمار شده ام و ویولن ِشکسته ی من٬سل دارد از ایوان های پیر و هراسان٬ به روی کسالت های پلیسه پلیسه ٬شهوت م...
آبی 12 Dec 2009 | 01:00 pm
بیرون آمد.نزدیک صبح بود.در سوسوی بی رمق ِ شمعی که جانهای آخرش را میداد٬او را دید که جلوی پای او٬روی پله ها نشسته و متوجه حضور او نشده است.پشتش را جای چنگی زخم کرده بود و داشت پوسته های پایین ِ ناخنش ر...
به کسی که هیچگاه وجود نداشت 25 Nov 2009 | 11:35 am
زمزمه های چشمانی که از خواب قرمز است.دیگر خیالم از همه سو راحت است... تیر های تلگراف باران زده ٬به قلب ِ خیابان ِ خیس و سرد لرزان چه عکس ِ تو ٬ و چه پاهای پاک ِ مرد من مرد ِ تو٬و تو مُردی درون ِ آ...
به تو...تویی که هیچگاه اینها را نمیبینی 6 Nov 2009 | 03:45 am
تو بودی آن شريک ِ قلب ِ سردم تو ای داغ ِ غمی کاری به دردم تو ای زن ٬ای صدای جيغ٬ در تب تو ای پا تا به سر رنگ ِ خوش ِ لب تو ای حیوان ِ بدبو٬کرم ِ احساس تو ای مطرود ِ این اشعار ِ حساس فرو رفته دلت در...
__ پشت ِ نهال های تاک __ 18 Oct 2009 | 10:22 am
ـ پشت ِ نهال های تاک ـ چشمهای خیسم را آنجا گذاشتم: ...هفت٬ هشت٬ نه٬ ده بيام؟ و سکوت ِشکوه های تلنبار شده ای ٬ که من آنها را نشمرده بودم یادم رفته بود به پشت ِنهال های تاک٬ و دو ساک ِ بزرگ با خود داشت...