Blogfa - khandehaye-kaboud.blogfa.com - بغض تو لرزش زمین
General Information:
Latest News:
باز هم دیر رسیدم...انگار همیشه باید با قطار قبلی می آمدم 16 Apr 2009 | 02:22 am
می خواهم از جهنم سردم جدا شوم می بوسمت که داغ بهشت خدا شوم می خواهم از تو تا...نفسی تازه تر کنم مثل دریچه باز به سمت تو وا شوم آغوش میکشم به خودم می فشارمت شاید که با جهان دگر آشنا شوم اما چقدر ...
حریم امن 2 Mar 2009 | 02:12 am
جا موندم از دلت..پشت سرو ببین دست منو بگیر ، بغض منو ببین جا موندم از نگات..پلک هاتو هم نذار تو جاده های عشق ، بیهوده کم نیار تو این حریم امن..خالیه جای عشق خون می چکه هنوز..از رد پای عشق حالا ک...
Untitled 19 Feb 2009 | 12:54 am
یاد تمام غروب های سه شنبه بخیر..چند سال گذشته و من هنوز اونجام یاد اون روزی که آقای حریری این شعرشونو خوندن بخیر..یاد نگاه های آقای کوهمال که میگفت خودتو کنترل کن بخیر..یاد هدی و یاد آقای اسدی با اون...
گر چه زنم خوش کرده ام دل را به عشقت...اما در این بازی منم مثل تو مردم 20 Jan 2009 | 04:34 am
زن از ديدگاه دكتر علي شريعتي زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند ... ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر ... مي تواند تنها يك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي ... براي ازد...
که چی 6 Jan 2009 | 01:01 am
سیمین بهبهانی...یار روز های خوشی و ناخوشی ام که چی ؟ که بمانم دویست سال به ظلم و تباهی نظر کنم که هی همه روزم به شب رسد که هی همه شب را سحر کنم که هی سحر از پشت شیشه ها دهن کجی ی...
نا گفته 25 Dec 2008 | 01:47 am
نه! کاری به کار عشق ندارم! من هیچ چیز وهیچ کسی را دیگر در این زمانه دوست ندارم انگار این روزگار چشم ندارد من و تو را یک روز خوشحال و بی ملال ببیند زیرا هر چیز وهر کسی را که دوست تر بداری حتی ...
بزن باران 18 Nov 2008 | 04:52 pm
نذر کرده ام تا واژه هایم را زیر باران سکوت تو خیس کنم باران دوباره قصه ی من را مرور کن با احتیاط از غزل غم عبور کن امشب ببار بر من و این شعر بی کسم چشمم نوازش کن و دل را صبور کن من به مهر باران م...
باید تو رو پیدا کنم..شاید هنوزم دیر نیست 12 Nov 2008 | 05:44 am
دستم که می لرزد می ترسم هر لحظه که می ترسم دستم می لرزد از خوشحالی گریه میکنم ..و.. با غمهایم اشک می ریزم قبل از آمدنت اضظراب دارم .. و پس از رفتنت ... اضظراب اضظراب اضطراب ..........زندگی...
عاشق ترین به شعر جدیدم خوش آمدی 16 Aug 2008 | 04:11 pm
چگونه بال زنم تا به نا کجا که توئی بلند میپرم اما نه آن هوا که توئی تمام طول خط از نقطهُ که پر شده است از ابتدا که توئی تا به انتها که توئی ضمیرها بدل اسم اعظم اند هم...
من و خلوت بی سر انجامم به دنبال چه می گردیم؟؟ 12 Apr 2008 | 12:38 pm
از این تکرارهای تلخ میترسم...از گره خوردن های بی انجام.از سکوت غزل بی تو. از گفتن احساسات.از رها کردن اندیشه .از جمله های به همه هدیه داده شده. از آدمکی که نقاب زده و معشوق من را به بیراهه می کشاند...