Blogfa - khiyaledour.blogfa.com - خیال دور

Latest News:

Untitled 19 May 2010 | 03:24 pm

نیمه شب میان کلمات بر می­خیزم میان لغت­ نامه غوطه­ ور در معانی درست کابوس

Untitled 11 Feb 2009 | 04:05 pm

من از ازدحام چشمهايم من از ازدحام دست هايم پاهايم دهانم ملخ درونم را چه كنم هزار پا چگونه به عقب برگردد 16   خرداد ماه   85

Untitled 15 May 2008 | 11:55 am

گمانم این بود روزمان در دست توست و روزگار در مچ تو بلندتر است پس باید که سا عتها را به دست تو می بستیم و مغرورانه عقربه ها را با هم یکی می کردیم باید که تو پیشاپیش راهی می شدی باید گمان می کرد...

Untitled 24 Feb 2008 | 03:08 pm

هی رفقا خورشید را ببینید در خانه من غروب کرد می گوید بگذار فردا از خانه تو طلوع کنم هی رفقا من باج می گیرم فردا پنجره ها را نبندم 8  تیر ماه  83

Untitled 24 Dec 2007 | 02:17 pm

سپس خواستم بر پنجره لكه هاي ماه را پاك كنم و خواستم در خاك نشسته بر كتابها زراعتي بيابم و در انعكاس آيينه دست ببرم ماه در كهنه دستمال آغشته به نفت مي سوخت پايم تا گل در كتاب هاي سيراب  فرو ...

Untitled 5 Sep 2007 | 02:34 am

ریگی در کفشم می برم که پایم می لنگد. خیابان ها در جای خود بمانند شهر در هر دامنه ای بود پیش برود کسی اگر بی سلامی از کنار من گذشت یقین چیزی در خانه خیال اش سوخته است ( من دعا نمی کنم ...

Untitled 27 Jun 2007 | 01:28 pm

تو می گوئی چرا خانه نشینم؟ همه چیز از اینجا آغاز شد که پیش پزشک گفتم من دو زبان متمایز دارم او زبانم را بیرون کشید و همه چیز را تشخیص داد گفت برای آنکه دیگر خود...

Untitled 22 May 2007 | 02:28 pm

فكر نمي كرد چند شلوار و چند پيراهن از خود بر هم آويخته قبول نداشت استكانهاي چاي اش را نشسته همه كتابها و مجله هاي تل انبار شده را نيمه خوانده صداها و نور ها برچسبي  بر خ...

Untitled 29 Mar 2007 | 03:13 pm

كسي به شكل من در ميانتان راه نمي رود؟ گفته ام با من بيگانه است هر صبح كه بر مي خيزم اين من نيستم صبحانه ام را مي خورم اوست پيراهني سفيد از من بر تن دارد دور نماي روزم...

Untitled 4 Mar 2007 | 03:06 pm

در گمانم هر روز است دسیسه ای در کار خود می زنم « من » در کفشم ریگ می برد شما خیانتم را پشت سرم نمی بینید؟ در پوست من کسی شعبد...

Recently parsed news:

Recent searches: