Blogfa - nahid67.blogfa.com - لبخند بزن
General Information:
Latest News:
Untitled 17 Feb 2011 | 09:52 pm
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی . پیرمرد از دختر پرسید : - غمگینی؟ - نه . - مطمئنی ؟ - نه . - چرا گریه می کنی ؟ - دوستام منو دوست ندارن . - چرا ؟ - چون قش...
حسنی امروزی 16 Jan 2011 | 03:22 am
حسنی نگو جوون بگو علاف و چش چرون بگو موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه نه سیما جون ،نه رعنا جون نه نازی و پریسا جون هیچ کس باهاش رفیق نبود تنها توی کافی شاپ نگاه می کرد به بشقاب ! باباش می ...
منم زیبا 2 Jan 2011 | 12:02 am
منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با ...
گل صداقت 29 Dec 2010 | 10:28 pm
حدود دويست و پنجاه سال پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندي مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختري سزاوار را انتخاب کند. وقتي خدمتکار ...
این هم برای گل روی خاله 14 Dec 2010 | 01:29 am
پروفسور محمد جمشيدي مدير برنامه هاي داخلي ايستگاه فضايي ناسا فيروز نادري مدير برنامه اجرايي سياره مريخ در ايستگاه فضايي ناسا حميد برنجي عضو پژوهشگران ايستگاه فضايي ناسا قاسم اسرار عضو هيئت مديره اي...
مرد و زن 14 Dec 2010 | 12:59 am
مرد از راه می رسه، ناراحت و عبوس زن:چی شده؟ مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش) زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو! مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه لبخ...
قلب زیبا 2 Jun 2010 | 03:50 am
روزی مردجوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب دنیا را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب...
Untitled 2 Jun 2010 | 03:36 am
شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بیند...
Untitled 2 Jun 2010 | 12:34 am
چه کسی میگوید که گرانی اینجاست؟ دوره ارزانیست... چه شرافت ارزان، تن عریان ارزان، عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزان تر....! آبرو قیمت یک تکه ی نان.. و چه تخفیف بزرگی خورده ست، قیمت هر انسان
ما نباید بدون دانستن تمام حقایق نتیجه گیری کنیم 26 May 2010 | 04:57 am
مرد مسنی به همراه پسر ۲۵ ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ۲۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان ش...