Blogfa - rahavar.blogfa.com - دهکده عشق
General Information:
Latest News:
درد 9 Feb 2009 | 11:10 pm
نمی دانم چه دردی است که می خورد از درون مرا و از برون می تند تاری بر وجودم و درون شش هایم هوایی مسموم و هجوم اورده اند بر من افکاری شوم اه چه رنجی است این گونه دردی را تحمل کردن استخوان هایم نم ز...
ناله های غزه 30 Jan 2009 | 10:36 pm
غزه تا کی در خون بسوزد ********************* چه کنم به سوگ دیروز چه کنم به ناله باد چه کنم به زجه هایش به هوای گریه هایش چه کنم به زخم دلدار به صدای شعله نار سرم وسرای خاموش دلمو به وادی نوش...
ترانه سرایی 9 Jan 2009 | 09:22 pm
با سلام خدمت دوستان گرامی برای اولین بار یک ترانه گفتم می دونم ایراد های زیادی داره به بزرگی خودتون ببخشید ************************************************************* دیگه تموم شد ای عزیز اخر باز...
نفرین 31 Dec 2008 | 10:34 pm
مرا نخوان در اين اخرين دقايق چرا كه ديگر پايان يافته ام ثانيه هايم به اخر رسيده اند و اخرين قدمهاي نفسم بر روي ساحل اندوه پا مي گذارند تا رد پاي ديروز خويش را بيابند گم كرده سرزمين احساس را مرا نخوان ...
کودک احساس من 29 Dec 2008 | 02:09 am
با سلام خدمت شما دوستا ن عزیز متاسفانه به دلیلی مجبور شدم این پست رو فعلا پاک کنم از تمام دوستانی که با دادن نظر و بازدید از این وبلا گ مسبب خوشحالی من شدند تشکر و قدر دانی میکنم در ضمن تا مدتی دیگر ...
در مدح دوست بی غمم امیر 28 Dec 2008 | 02:54 am
سلام دیروز که داشتم با یکی ازدوستان(نادوست)صحبت می کردم می گفت عشق چیه فقط پول و(...)و...مهمه عشق مال تو غصه هاست مال اون قدیمیا .خونه که اومدم این دو بیت روبراش گفتم به بزرگی خودتونببخشید دیگه جز خو...
داستان کوتاه 26 Dec 2008 | 02:25 am
تو یه سایه جایی که دور از چشم مردم بود پاشو بلند کرد ته کفشش و نگاه کرد سوراخش بزرگتر از صبح شده بود که به مدرسه می رفت سعی کرد با جورابش اونو بپوشونه اخه زمین وحشی تر از همیشه یخ زده بود ترک کف پاشم...
تو می ایی 25 Dec 2008 | 01:01 am
زیبابه دلم افتادامشب تو می ایی امشب تو می آیی از کنج زیبایی امشب تو می آیی تا خلق کنی بیدار تا خلق کنی بیدار از مکتب تکرار دانم که می آیی از گوشه عُزلت از ما تو میرانی این پنجه غفلت در دفتر عشقم...
Untitled 24 Dec 2008 | 11:31 am
کاش کتابی داشتم با صفحات نیلی که هر وقت آن را می گشودم از درونش نور می زد شمع میزد کاش کتابی داشتم که صفحه بسم الله اش سبز بود که وقتی میگشودمش باد می آمد از درون هجای سنگینش که درونش طراوت بود که در...
مرد کهن 22 Dec 2008 | 11:55 pm
عریان است پندار این مرد کهن داغان است افکار این مرد کهن اواره شد بلبل به دشت عاشقی گریان است اسرار این مرد کهن دلداه شد دیوانه ی روی چمن پایان است انکار این مرد کهن عابد شده وارد به شهر عاشقی پ...
