Blogfa - rahgozari-tanha.blogfa.com - برگ اقاقی ها
General Information:
Latest News:
ساعت های انتظار 21 Aug 2013 | 04:56 pm
ساعت مانده روی عقربه ی دلتنگی من اما ثانیه ای که میگذرد بی شکیب... روزها مانده در تکرار شبهای طولانی من اما آن سپیده ی صبح ِ در انتظار طلوع... گریه های مانده به دلهره ی نبودن من اما خنده های خاطر...
روزی نذرم را ادا میکنم... 18 Aug 2013 | 09:23 pm
نذر کرده ام يک روزي که خوشحال تر بودم بيايم و بنويسم که زندگي را بايد با لذت خورد که ضربه هاي روي سر را بايد آرام بوسيد و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد يک روزي که خوشحال تر بودم مي آيم...
من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم 10 Aug 2013 | 07:38 pm
از تو که دور می شوم قحطی می آید! باران نگاهت را بباران و از خشکی نجاتم بده...!! "ف.ن" *** مثل بهار که می رود و بعد ...
حال همه ی ما خوب است.. 1 Aug 2013 | 10:51 pm
آسوده باش، حالم خوب است فقط در حیرتم که از چه هوای رفتن به جائی دور هی دل بیقرارم را پی ِ آن پرنده میخواند! "سیدعلی صالحی"
بعد از 1سال! 1 Aug 2013 | 04:03 pm
هرکسی که اسمم رو میدونه میتونه وارد بشه :) بعید میدونم کسی باشه که ندونه!!!
از این سفره ها معجزه دور نیست 27 Jul 2013 | 10:35 pm
دلم گرفته از تمام زمین کسی نبود دلم را به آسمان ببرد؟! "آرش شفاعی" *** خیلی روز است که دستهایم به نوشتن نمیروند... حق هم دارند... این...
موقت نوشت 26 Jul 2013 | 05:15 am
شکرخنده های تو 22 Jul 2013 | 07:35 pm
تنها به خنده یا شکرخنده های تو گرد و غبار از دل تنگم زدودنی است... "زنده یاد حمید مصدق" + بهترین تصویری که برای تداعی این شکر خنده تونستم بذارم همین بود!
پیدا شدن... 17 Jul 2013 | 06:57 pm
یعنی میشه همین روزها بنویسم: پیدا شدنت مبارک اقاقی... + امیدوارم این آرزو ، حسرت نشه برام...
دلت را خانه ی ما کن 12 Jul 2013 | 05:51 am
خیلی وقت پیش ، تقریبا یکسال یا بیشتر... مادرجونم(مادر ِ مادرم) بهم یه برگه داد گفت بزنش رو در ِ کمدت... منم به خاطر علاقه ی شدیدی که بهش دارم گفتم چشم... به حضور این شعر روی دیوار کمد عادت کردم.....