Blogfa - tobimanbito.blogfa.com - اری منم خودمم....
General Information:
Latest News:
واژه باران.... 22 Apr 2013 | 01:04 pm
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم ----
شروع دوباره 18 Apr 2013 | 01:03 pm
برای يك بار پريدن ، هزار هزار بار فرو افتادم هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نميتوني حفظش کني چطور انتظار داري کسي ديگهاي برات راز نگهداره هیچ انسانی دوست ندارد بمیرد، اما همه آنها دوست دارند...
... مهربون تولدت مبارک 12 Oct 2009 | 10:24 pm
سلام به همه دوستای با معرفتم که هیچوقت ما (یعنی و من و این وبلاگ) رو تنها نمی ذارند. امروز یکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۸ هست و تولد یکی از دوستای مهربون و بچه های باحاله. بهترین دوست ُ، دوست من... کی می تونه با...
شیما جون تولدت مبارک 15 Aug 2009 | 12:15 am
تولدت مبارک عزیزم اگر مي دانستي كه چه قدر دوستت دارم هيچ گاه براي آمدنت باران را بهانه نمي كردی رنگين كمان من! سلام سلام به همه ی کسانی که این وب رو میبینن مخصوصا شیماجون من ممکنه فردا برم شمال...
......... 1 Jul 2009 | 11:03 pm
هیچ نمی گویم که تنهایم ، این دردیست که در پیشم شده مهمانم.دوستی که سنگ صبور من باشد خداست . کاش کسی جایی مثل او بود .......که شاید هست شاید نیست... منتظرش می مانم....ش
......... 23 Jun 2009 | 07:29 am
فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست دوست داشتن امری لحظه ای است ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است (دکتر علی شریعتی)
تا بی نهایت شب دوست دارم... 11 Jun 2009 | 09:44 pm
دیگر ملالی نیست جز نداشتنت، نخواستنت، راندنت، باختنت، رفتنت، نموندنت با او وهزاران اوی بودنت، بدون مکث پاسخ منفی دادنت، وعشقی نیست، جز عشق به چشمان ناز تو تا ابد روشنت. این را برایت نوشته بودم . باز...
... مجبورم بساکتم..!!! 6 Jun 2009 | 06:11 am
راستی.....!!!!!! چطور دلت امد تنهام بذاری وبری!!!! ... اره همش بهونه بود مسئله یار دیگه بود دلت هوایی شده بود کارم از کار گذشته بود ----- برو با یارت عزیزم رها کن این تن منو الهی ۱۰۰ ساله بشه ع...
محاکمه عشق.... 10 May 2009 | 07:13 am
محاکمه محاكمه عشق... جلسه محاكمه عشق بود و قاضي عقل ، و عشق محكوم به تبعيد به دورترين نقطه مغز شده بود يعني فراموشي ، قلب تقاضاي عفو عشق را داشت ولي همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع كرد به طرف...
دلک برات تنگیده...... 9 May 2009 | 08:10 am
دلم برات تنگ شده.....اما من...من ميتونم اين دوري رو تحمل كنم... به فاصله ها فكر نميكنم ...... ميدوني چرا؟؟ آخه... جاي نگاهت رو نگاهم مونده.....هنوز عطر دستات رو از دستام ميتونم استشمام كنم....رد احساس...