Blogsky - eghlima-m.blogsky.com - .
General Information:
Latest News:
تغییر آدرس 20 Dec 2010 | 02:05 am
وبلاگ پرشین بلاگم رو کامل حذف کردند... الان اینجا هستم: www.eghlima1981.blogspot.com
کوچ.... 28 Jun 2008 | 04:31 am
بنا بر دلایلی تصمیم گرفتم که از اینجا به یک سرای دیگه ای اسباب کشی کنم...این هم آدرس جدید من!....باشد که همچنان دوستان خوبی باشیم!
از همه چیز سیر شده ام،به غیر از صبحانه و ناهار و شام... 25 Jun 2008 | 02:08 am
بهش میگم پس این چه وضعیه؟ایتالیا هم که باخت... میگه آره!نمی دونم چرا طرفدار هر تیمی که میشم،می بازه!...سرم رو کج می کنم و می خندم و میگم حالا تو رو خدا بیا طرف دار آلمان باش!...مظلومانه میگه باشه! فقط...
کاشکی بودی...به همین سادگی! 19 Jun 2008 | 08:23 pm
حالا عصر است.یک ساعتی مانده که به غروب برسیم...همه را از خانه بیرون کرده ام.البته تنهای تنها هم نیستم.خواهرکم گوشه اتاق خواب که چه بگویم،به روایتی مرده است و این هم حتما نتیجه یک ترم درس نخواندن است و...
دیگر از بادی که درون غبغبی ولوله کند،خوشم نمی آید!... 15 Jun 2008 | 01:20 pm
مثل همیشه بعد از پیاده شدن،سرم رو از شیشه ماشین می برم داخل تا بگم مرسی،خوش گذشت و بعد هم بشنوم تو عزیز دلمی...که اینبار فرصت نمیده چیزی بگم.میگه "این روزها که فرصت داری بشین پای کتاب خوندن."...به کتا...
این خاک غزل پاش دلم... 10 Jun 2008 | 10:41 pm
می خواهم بگویم هر وقت که مارتیک گوش دادی،یاد من بیفت.هر وقت که صدای قشنگ مارتیک میان فضای اتاقت پخش شد که...دست من ادامه شاپرکاست،وقتی از شعله تو گر میگیره...اشک من از جنس بغض شاعراست که همیشه بدجوری ...
جام را با هم می بوسیم...من و تو!!! 6 Jun 2008 | 09:36 pm
جند روزی قبل تر نشسته بودم و فکر می کردم که الان دلم چی می خواد و فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که دلم یک جام جهانی تووووپ می خواد.که بشینم کلی فوتبال نگاه کنم.بعد همون شب از تلو...
دلم زندگی می خواهد... 31 May 2008 | 07:42 pm
بعد از چند ماهی درگیر این دکتر و اون دکتر شدن،نظر آخری این بود که فعلا نمونه برداری نکنم و زیر نظر دکتر باشم تا چند ماهی بگذره و بعد ببینند که چه باید کرد!من هم دیگه بی خیالش شدم تا ببینم گذر زمان چی ...
دل آروم و سر سامون و مامن داره با عطر تنت...عطر تنت... 16 May 2008 | 07:23 pm
یک بعد از ظهر جمعه بهاری،نشسته م اینجا و دارم می نویسم...پنجره کمی باز مونده و پرده آروم آروم تکون میخوره و با اینکه صدای همسایه بالایی میاد و صدای ماشین همسایه رو به رویی از توی کوچه میاد و صدای ا...
یک پست روزمره نویسی ِ بیخود و خمیازه آور ِ خسته کننده!!! 15 May 2008 | 03:31 pm
۱-آرشیو پارسالم رو که کمی مرور کردم،دیدم جا به جا اگر نوشته باشم که حالم خوبه،معتقد بودم که عمر این خوب بودن طولانی نیست و به زودی تموم میشه.مثل همه اتفاقات دیگه دنیا....اما الان خوشحالم که عمر خوبی ه...