Khazzeh - khazzeh.com
General Information:
Latest News:
فراخوان سومین ویژهنامه برزخ 3 Aug 2012 | 09:04 am
انسان چرا متوسل به خشونت میشود؟
فراخوان سومین ویژهنامه برزخ 5 Jun 2012 | 03:41 am
چرا گاهی خشونت موضوعی برای تفریح و لذت میشود: مثل هجوم هزاران نفر به صحنه اعدام برای لذت از تماشای آن.
گنجشک در سرزمین ما / یعنی سری که دنبال تنش میگردد 25 Feb 2012 | 02:16 pm
شاید پنجرهای نیمه باز بوده و از سر کنجکاوی یا فرط گرسنگی وارد شده است یا به این خیال زنی که برایش دانه میریخت هنوز زنده است این گنجشک هراسیده که چون قلبی تپنده در دست توست ...
امشب، بین خواب و بیداری … 25 Feb 2012 | 01:49 pm
قطعهای از پیر پائولو پازولینی با ترجمه اثمار موسوینیا امشب، بین خواب و بیداری، یکی از آن اشراقهایی را داشتم (که در روانکاوی «توهمات خوابگونه»allucinazioni ipnagogiche مینامند) که سطوری را درباره...
موزه هنرهای زیبا 25 Feb 2012 | 01:40 pm
شعری از ویستن هیو اودن اساتید قدیم درباره رنج بردن هرگز خطا نمیکردند انسانی بودنش را خوب میفهمیدند و اینکه چگونه صورت میپذیرد در حالیکه دیگری در حال خوردن یا گشودن پنجرهای یا پرسه زدن است گرچه کهن...
در ساحل 25 Feb 2012 | 01:18 pm
نام آسمان را از آب گرفتهاند نام آفتاب را از عینک سیاه من! امروز فهمیدم رگهایم را به نام تو کردهام و آستین کوتاه پیراهنم ادامه بعد از ظهری عاشقانه است در سواحل سنگی رامسر تلفیقی از چای و موسیقی و چی...
شعری از روجا چمنکار 25 Feb 2012 | 01:14 pm
شبی که مُردم از لابه لای پنجره سوز میآمد زمان گاهی به جای گذشتن در نقطهای نخکِش میشود حتی اگر بیتفاوت سوت زده باشی و لکههای خون را از روی رگهای گردنِ سازت پاک کرده باشی دستی که میلرزد نمیتوان...
غمگینت نمیشوم اکنون که میخواهی آتش بگیری 25 Feb 2012 | 01:06 pm
این ششمین آلبوم شعری و داستانی علی الفتی است که شامل ۴۶ شعر تقریبا کوتاه سپید است. در رگههای شعری این شاعر دیدگاه اومانیستی همراه با غمی شیرین و عمیق سایه میزند. در مقدمه همین دفتر تصویری اندوهناک د...
من یک آونگ 25 Feb 2012 | 06:02 am
ما به مصاف رفته بودیم. من و مادرم دیگر به اندازهی کافی با هم جنگیده بودیم. با خودم پرسیدم این آن زن پرورندهی توست که بر اساس ادبیات هزار سال پیش باید گفت: همواره «دستم بگرفت و پا به پا برد»؟ یا زنی ...
خاطره، زندگی راستین 16 Feb 2012 | 11:05 am
جاودانه کردن، همان جداکردن بخشی از زندگی راستین و نیک از این جهان خاموش و آن پندارهای ارزشگونه است. چیزی فراسوی هر دو است. هنر، و به شکلی خاص این عکس تنها جایی است که اکنون ما میتوانیم جاودانه شوی...