Parsiblog - pangare.parsiblog.com - پنجره
General Information:
Latest News:
فينيش! 17 Jun 2008 | 11:08 am
فينيش!
فاطمه(س)،الگوي من... 14 Jun 2008 | 01:26 am
بسم الله تنها چيزي كه بعد از نه روز باعث شد كمي مغز مباركمان را به كار بندازيم و پستي روي وبلاگ جاري كنيم دعوت جناب منطقه ممنوعه بود...به هر حال خدا خيرشان دهد كه رغبتي در ما براي نوشتن ايجاد كردند!ا...
چادري از جنس گل ياس... 22 May 2008 | 02:28 am
يا لطيف... آخرين باري كه مي خواستم برم مناطق عملياتي به فكرم افتاده بود كه اونو هم با خودم ببرم...هيچ فكر نمي كردم كه قبول كنه...اما...زد و قبول كرد. موقع رفتن،داخل اتوبوس بهش گفتم: چادرتو سرت كن.گف...
شهيد من!مرا درياب... 7 May 2008 | 06:47 am
يا لطيف... باز دوباره دلم هواي آلبومم را كرده است...همان كه دانه هاي تسبيح سبزم را كه بعد از پاره شدنش دلم حسابي شكست به ترتيب رويش چسباندم و بار ديگر شد تسبيح...همان كه داخلش را پر از عكس شهيد همت ك...
چند نما از يك زندگي 29 Apr 2008 | 11:02 am
يا لطيف... بعضي وقت ها آدم آنقدر درگير و دار زندگي،كار،درس،رفاقت و رقابت و ...غرق مي شود كه محيط اطرافش را خوب نمي بيند.سرعت تصاويري كه روي مردمك چشمانش مي نشيند روي دور تند مي افتد و بدون درك و تامل...
رسم اسارت،رسم شهادت،رسم رسالت،رسم عاشقي... 17 Apr 2008 | 02:41 am
يا لطيف... خواندم: نمازمان كه تمام شد،دست همديگر را گرفتيم و بلند بلند دعاي وحدت خوانديم.صدايمان توي راهرو مي پيچيد.نگهبان دريچه سلول را باز كرد((ساكت باشد!))گوش نكرديم.دوباره داد زد((ساكت))بقيه اگر...
رسم اسارت،رسم شهادت،رسم رسالت،رسم عاشقي... 16 Apr 2008 | 10:41 pm
يا لطيف... خواندم: نمازمان كه تمام شد،دست همديگر را گرفتيم و بلند بلند دعاي وحدت خوانديم.صدايمان توي راهرو مي پيچيد.نگهبان دريچه سلول را باز كرد((ساكت باشد!))گوش نكرديم.دوباره داد زد((ساكت))بقيه اگر...
رسم اسارت،رسم شهادت،رسم رسالت،رسم عاشقي... 16 Apr 2008 | 10:41 pm
يا لطيف... خواندم: نمازمان كه تمام شد،دست همديگر را گرفتيم و بلند بلند دعاي وحدت خوانديم.صدايمان توي راهرو مي پيچيد.نگهبان دريچه سلول را باز كرد((ساكت باشد!))گوش نكرديم.دوباره داد زد((ساكت))بقيه اگر...
رسم اسارت،رسم شهادت،رسم رسالت،رسم عاشقي... 16 Apr 2008 | 10:41 pm
يا لطيف... خواندم: نمازمان كه تمام شد،دست همديگر را گرفتيم و بلند بلند دعاي وحدت خوانديم.صدايمان توي راهرو مي پيچيد.نگهبان دريچه سلول را باز كرد((ساكت باشد!))گوش نكرديم.دوباره داد زد((ساكت))بقيه اگر...
رسم اسارت،رسم شهادت،رسم رسالت،رسم عاشقي... 16 Apr 2008 | 10:41 pm
يا لطيف... خواندم: نمازمان كه تمام شد،دست همديگر را گرفتيم و بلند بلند دعاي وحدت خوانديم.صدايمان توي راهرو مي پيچيد.نگهبان دريچه سلول را باز كرد((ساكت باشد!))گوش نكرديم.دوباره داد زد((ساكت))بقيه اگر...